نماد سیب در باورهای سنتی ایران و فرهنگ باستانی و انعکاس آن در اشعار سهراب سپهری
Keywords:
نماد, سیب, فرهنگ باستانی ایران, سهراب سپهریAbstract
رمز و نماد در قالب الفاظ و کلمات پدیدار میشوند و در این صورت واژگان در معنای فراواقعی خود به کار میروند. برخی از این واژگان عناصر طبیعت هستند که چنانچه هوشمندانه در شعر بکار روند،دلالت های ضمنی و خلاقانه ای ایجاد می کنند. سروده های شاعران علاوه بر این که آیینه ذهن و ذوق هنری و ادبی پدیدآورندگانش می باشد نشان از آموخته ها و دانسته های گوناگون آنها نیز هست. این پژوهش در راستای مطالعه جنبه های گوناگون نمادین میوه ممنوعه یا همان سیب که در داستانهای اساطیری ،تاریخی فرهنگی و به ویزه در داستانهای پیامبران و قهرمانان و از میان آنها داستان آدم و حوا آمده است ،می پردازد و به چرایی اهمیت این عنصر درمتون شعری و ادبی ، فرهنگ فلوکور ایران و تمدن های باستانی ، و به طور خاص به نقش آن در اشعار سهراب سپهری پاسخ میدهد. هدف از انجام این پژوهش که به شیوه تحلیلی – توصیفی و با رویکردهای تاریخی،ادبی و تطبیقی انجام گرفته این است که ضمن پرداختن به دیدگاه های متنوع فرهنگ های مختلف به سیب ،این واژه را در اشعار سهراب سپهری مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. سپهری این شاعر نوگرای طبیعت گرای سبولیسم در کنار آرایه های ادبی ، از آرایه نماد و سمبل برای بیان اندیشه های خویش بهره میگیرد . سیب یکی از عناصر مورد توجه سهراب بوده که نماد معرفت و دانایی ،زندگی آگاهانه طبیعی ، بدوی و رمز اشراق است .یافته ها نشان از این دارد که سمبولها تا چه مقدار میتوانند بر خط مشی فکری مردمان جامعه بویژه هنرمندان و شاعران تاثیر گذار باشند. زندگی بشر بدون نماد و نشانه امکان تداوم ندارد و به طور کلی عرصه ای از زندگی بشر را نمیتوان سراغ گرفت که نمادین و رمز آلود نباشد.