«دگماتیسم» اصلیترین نماد جامعه عاری از تفکر در دکترین اسلامی
Keywords:
دگماتیسم, تحجر, جامعه, جمود, اسلامAbstract
دگماتیسم مهمترین جلوه جمود و جهل جامعه عاری از فلسفه و اندیشه در ایدئولوژی اسلامی است که در زمانهای گوناگون، جلوههای متفاوتی پیدا میکند. گاه با رویکردی افراطی از به کارگیری اندیشه و خرد پویا ممانعت نموده و گاه با تفریط از در تجددگرایی محض درآمده و منکر متافیزیک و منابع نقلی و عقلی شده و به التقاط ورزی و نفاق ورزی اندیشهای و اجتماعی میگراید.
گونههای دگماتیسم، نشانهها، عوامل مؤثر و پیامدها و ناهنجاریهای معرفتی و اجتماعی ناشی از آن در سرگذشت فرقههای خردگریز اسلامی قابل شناسایی است.
شناخت این آفت معرفتی با عنایت به تعالیم خردمندانه معصومین(علیهم السلام) و نظرات فلاسفه اسلامی در اتخاذ رویکرد مناسب توسط حکومتها، نخبگان و عموم امت اسلامی کاربرد دارد تا در مواجهه با فرقههای گمراه که جانب افراط و تفریط را پیموده و از مسیر خردگرای اسلامی فاصله گرفتهاند، مجهز شده و از گرایش به آنها خودداری نمایند.
Downloads
References
1. Faegh,M.(2023), The Place of intelligence in Human Training from The View of Islamic Doctorine, Pakistan Islamicus(An International Journal of Islamic & Social Sciences), 3(1), 01-19.
2. راغب اصفهانی، ح. (بیتا)، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ص221؛ زمخشری، م. (بیتا)، أساس البلاغة، بیروت، دارصادر، ص113؛ مدنی، ع. (1384)، الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، مشهد، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، ج7، ص251.
3. فیروز آبادی، م. (بیتا)، القاموس المحیط، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج2، ص55؛ زبیدی، م. (بیتا)، تاج العروس، بیروت، دارالفکر، ج6، ص249.
4. شریف الرضی، م. (1422ق)، المجازات النبویة، قم، دارالحدیث، ص359؛ عروسی حویزی، ع. (1415ق)، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ج2، ص77.
5. میبدی، ا. (1371)، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیرکبیر، ج3، ص352؛ شاذلی، س. (1412ق)، فی ظلال القرآن، بیروت ـ قاهره، دار الشروق، ج2، ص1089.
6. شایانمهر، علیرضا (1377)، دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، کیهان، تهران، ج3، ص475؛ آراستهخو، محمد (1370)، نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی-اجتماعى، تهران، گستره، ص552.
7. مرجئه جبريه فرقهاي است که يکي از مهمترين مباني اعتقادي آن مجبور بودن انسان است يعني آدمي بر هيچ چيز قادر نيست و در افعالش مجبور است. او قدرت، اراده و اختيار ندارد و محکوم قضا و قدر الهي است. اين اعتقاد مورد تأييد خلفاي ستمگر بني اميه بود زيرا حکومت خود را خواست خدا ميدانستند و از اين منظر ستمکاريهاي خود را توجيه مينمودند. (شهرستانی، م. (بیتا)، الملل و النحل، بیروت، دارالمعرفة، ج1، ص85)
8. نهج البلاغه، نامه32.
9. نهج البلاغه، خطبه108.
10. عاصمی، ع. (1425ق)، الدرر السنیة فی الاجوبة النجدیة، بی جا، ج10، ص7-86.
11. دینوری، ا. (1368)، الأخبار الطوال، قم، منشورات الرضی، ص207؛ جزری، ع. (1409ق)، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ج3، ص119؛ عسقلانی، ا. (1415ق)، الإصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج4، ص64؛ دینوری، ع. (1410ق)، الامامة و السیاسة، بیروت، دارالأضواء، ج1، ص167و168؛ بلاذری، ا. (1417ق)، أنساب الأشراف، بیروت، دارالفکر، ج2، ص366و367؛ حنبلی، ا. ، (1406ق)، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، دمشق-بیروت، دار ابن کثیر، ج1، ص226.
12. شریفی، م. و فائق، م. (1394)، آسیبشناسی خواص و رویکرد سیاسی کارگزاران حکومت نسبت به آنان از دیدگاه نهج البلاغه، فصلنامه النهج، شماره 47، ص182.
13. برنجکار، ر. (1392)، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، قم، کتاب طه، صص107-150.
14. نهج البلاغه، خطبه40.
15. الشعراء/212؛ آنها از استراق سمع (و شنيدن اخبار آسمانها) بركنارند!
16. الانفال/23؛ و اگر خداوند خيرى در آنها مىدانست، (حرف حق را) به گوش آنها مىرساند ولى (با اين حال كه دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپيچى كرده و روگردان مىشوند.
17. ملاصدرا (1368)، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، قم، مکتبة المصطفوی، ج7، ص6.
18. ملاصدرا (1360)، الشواهد الربوبیة، بی جا، نشر دانشگاهی، ص231؛ ملاصدرا (1361)، الحکمة العرشیة، تهران، انتشارات مولی، ص287؛ شیرازی، ق. (1362)، درة التاج، تهران، انتشارات حکمت، ص116؛ طوسی، ن. (1373)، اوصاف الاشراف، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص47.
19. ملاصدرا (1368)، الحکمة المتعالية في الاسفار العقلية الاربعة، قم، مکتبة المصطفوی، ج7، ص46؛ ملاصدرا (1340)، رساله سه اصل، تهران، دانشگاه علوم معقول و منقول تهران، ج1، ص33؛ ملاصدرا (1381)، کسر الاصنام الجاهلیة، تهران، بنیاد حکمت صدرا، صص219و220؛ سبزواری، هـ . (1422ق)، شرح المنظومة، تهران، نشر ناب، ج4، ص28؛ استرآبادی، م. (1358)، شرح فصوص الحکم، تهران، دانشگاه تهران، ص10.
20. ملاصدرا (1381)، کسر الاصنام الجاهلیة، تهران، بنیاد حکمت صدرا، صص219و220.
21. استرآبادی، م. (1358)، شرح فصوص الحکم، تهران، دانشگاه تهران، ص10.
22. نهج البلاغه، حکمت67.
23. مطهری، مرتضی (1366)، نهضت اسلامي در صد ساله اخير، انتشارات صدرا، چ12، ص90-92.
24. فائق (2013)، آیین خردورزی فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین)، فلسفه و کودک، 3(1)، ص76-63.
25. نهج البلاغه، خطبه234.
26. نهج البلاغه، خطبه36.
27. نهج البلاغه، خطبه234.
28. طباطبایی، م. (1387)، تعالیم اسلامی، قم، بوستان کتاب، ص35.
29. مطهری، م. (1376)، اسلام و مقتضيات زمان، انتشارات صدرا، ج 1و2، چ1، صص56-58.
30. مطهری، م. (1378)، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج 21، ص128 و 129.
31. فائق (2013)، آیین خردورزی فرزندان از دیدگاه قرآن و روایات معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین)، فلسفه و کودک، 3(1)، ص76-63.
32. مطهری، م. (1375)، علل گرايش به مادي گرايي،انتشارات صدرا، ص273؛ مطهری، م. (1378)، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج20، ص169 و170.
33. مطهری، م. (1376)، سيري در نهج البلاغه، قم، انتشارات دارالتبليغ، ص214-225؛ مطهری، م. (1375)، علل گرايش به مادي گرايي، انتشارات صدرا، ص218.
34. رودگر، م. (1382)، «تحجر و تجدد از منظر استاد شهيد مطهري»، فصلنامه کتاب نقد، ش26و 27، ص58.
35. مطهری، م. (1367)، پيرامون انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا، چ4، ص72.
36. رودگر، محمد جواد، «تحجر و تجدد از منظر استاد شهيد مطهري»، فصلنامه کتاب نقد، ش26، ص63.
37. نهج البلاغه، خطبه105.
38. نهج البلاغه، خطبه 222، 223و234.
39. طباطبایی، م. (1387)، مجموعه رسائل علامه، قم، بوستان کتاب، ج1، ص201؛ طباطبایی، م. (1388)، علی و فلسفه الهی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، صص39و40.
40. مطهري، م. (1376)، سيري در نهج البلاغه، قم، انتشارات دارالتبليغ، صص185و186.
41. ابن منظور، م. (بیتا)، لسان العرب، بیروت، دارصادر، ج7، ص393؛ زبیدی، م. (بیتا)، تاج العروس، بیروت، دارالفکر، ج10، ص402.
42. مصباح يزدي، پرسشها و پاسخها، ج3و4.
43. نهج البلاغه، نامه33.
44. نهج البلاغه، خطبه234؛ بحرانی، م. (1362)، شرح نهج البلاغه، بیجا، دفتر نشر الکتاب، ج4، ص296.
45. سبحانی، ج. (1371)، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، قم، انتشارات توحید، ج1.
46. سبحانی، ج. (1363)، نقدی بر مارکسیسم، قم، صدرا، صص272و273.
47. مطهری، م. (1373)، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، صدرا، صص50-52؛ مطهری، م. (1362)، آینده انقلاب اسلامی ایران، قم، صدرا، صص142-144.
48. سبحانی، ج. (1371)، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، قم، انتشارات توحید، ج1، صص99-110.
49. مطهري، م. (1373)، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، صدرا، صص50-52؛ مطهری، مرتضی (1377)، جاذبه و دافعه علی(ع)، تهران، صدرا، صص158و159؛ مطهری، م. (1362)، آینده انقلاب اسلامی ایران، قم، صدرا، صص142-144.