آسیب شناسی اشرافی‌گری در کارگزاران حکومت دینی با تأکید بر آموزه‌های نهج البلاغه

نویسندگان

  • مجتبی فائق محقق پسادکتری پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی نویسنده
  • محمدرضا شاهرودی دانشیار و عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران نویسنده

کلمات کلیدی:

آسیب شناسی, اشرافی‌گری, کارگزاران, حکومت دینی, نهج البلاغه

چکیده

کارگزاران هر حکومتی، اعم از دینی و غیر دینی، به همان اندازه که از منصب و اختیارات و امکانات حکومتی، برخوردارند، به همان اندازه نیز در معرض انواع آسیبها هستند. این مقاله بر آنست با روش توصیفی – تحلیلی، از میان انواع آسیبها، به بررسی اشرافی گری در کارگزاران و مسؤلان حکومت دینی با تأکید بر نهج البلاغه بپردازد. در این پژوهش، عوامل آسیب­زا، پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ناشی از این آفت و راهکارهای پیشگیری از آن با عنایت به رویکردهای حکومت عَلوی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته­های پژوهش، حاکی از این است که مهم­ترین آسیبها و آفات ناشی از اشرافی گری که کارگزاران حکومت دینی در معرض آن قرار دارند عبارتند از: 1- رفاه طلبی 2- برتری طلبی و تکبر 3- تعصب گرایی 4- ستمگری 5-فتنه گری 6-طغیانگری.

دانلودها

دسترسی به دانلود اطلاعات مقدور نیست.

بیوگرافی نویسندگان

  • مجتبی فائق، محقق پسادکتری پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی

      

  • محمدرضا شاهرودی، دانشیار و عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران

       

مراجع

1. Faegh, M. (2023). PATHOLOGY OF INEFFICIENT MANAGEMENT IN ISLAMIC DOCTRINE. PAKISTAN ISLAMICUS (An International Journal of Islamic & Social Sciences), 3(2), 552-557.

2. Sharifi, M., & Faegh, M. (2016). Pathology of the Properties and Political Approach of Government Officials. Nahjolbalagheh Research, 14(4), 175-198.

3. ابن خلدون، ع. (1408ق)، تاریخ ابن خلدون (العبر)، بیروت، دارالفکر، ج 1، 210-213.

4. فائق، م. (2014)، آسیب شناسی اخلاق سیاسی کارگزاران حکومت از دیدگاه نهج البلاغه، پژوهش‌های نهج البلاغه، 43 (13)، 143-160.‎

5. فراهیدی، خ. (بی‌تا)، کتاب العین، قم، نشر حجرت، ج8، ص410.

6. دورکیم، ا. (1373)، قواعد و روش جامعه‌شناسی، ترجمۀ علی محمد کاردان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ص74.

7. جوهری، ا. (بی‌تا)، الصحاح، بیروت، دارالعلم للملایین، ج4، ص1380؛ زمخشری، م. (بی‌تا)، اساس البلاغة، بیروت، دار صادر، ص327.

8. ابن سیده، م. (بی‌تا)، المحکم و المحیط الاعظم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ج8، ص44؛ حمیری، ن. (بی‌تا)، شمس العلوم و دواء الکلام العرب من الکلوم، دمشق، دارالفکر، ج6، ص349.

9. ابن فارس، ا. (بی‌تا)، معجم مقاییس اللغة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج3، ص263.

10. مترف به معنای کسی است که فراوانی نعمت و روزی او را به طغیان کشاند و هرکاری که خواهد انجام دهد و هیچ کس مانع او نشود (زبیدی، م. (بی‌تا)، تاج العروس، بیروت، دارالفکر، ج12، ص69؛ فیروزآبادی، م. (بی‌تا)، القاموس المحیط، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج3، ص161). برخی لغت شناسان، اتراف را به معنای فراخی نعمتهای داده شده و عیش ونوش دانسته که به مجاز به معنای کفران و طغیان است یعنی طغیانگری را از پیامدهای عیش ونوش دانسته‌اند. (مصطفوی، ح. (1426ق)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت- قاهره- لندن، دار الکتب العلمیة-مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج1، ص384)

11. غنی به معنای دارنده مال بسیار، بی نیاز و توانگر است. (ابن‌منظور، م. (بی‌تا)، لسان العرب، بیروت، دارصادر، ج15، ص137؛ ابن‌سیده، م. (بی‌تا)، المحکم و المحیط الاعظم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ج6، ص18)

12. مسرف به معنای کسی است که در کاری افراط کرده و از حد آن تجاوز نماید. اشتباه کننده، غافل و نادان هم به مسرف گفته می شود. (فراهیدی، خ. (بی‌تا)، کتاب العین، قم، نشر حجرت، ج7، ص244؛ ازهری، م. (بی‌تا)، تهذیب اللغة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج12، ص276؛ ابن‌درید، م. (بی‌تا)، جمهرة اللغة، بیروت، دارالعلم للملایین، ج2، ص716).

13. ملأ به معنای بزرگان، اشراف، سردمداران و پیشقراولان است که بازگشت مردم به نظر آنهاست یعنی مردم بر اساس نظر آنها عمل می کنند. (ابن‌اثیر جزری، م. (1367ش)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، قم، اسماعیلیان، ج4، ص351؛ طریحی، ف. (1375ش)، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، ج1، ص396). در برخی کتابهای لغت آمده که ملأ به معنای جماعتی از بزرگان است که بر یک نظر اتفاق دارند و چشمها از دیدن آن جماعت پرشده و سینه ها از هیبتشان ترسان است. (عسکری، ح. (بی‌تا)، الفروق فی اللغة، بیروت، دارالافاق الجدیدة، ص274؛ راغب اصفهانی، ح. (بی‌تا)، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ص776)

14. نراقی، م. (بی‌تا)، جامع السعادات، بیروت، اعلمی، ج2، ص48: قال(ص): «شر أمتي‏ الأغنياء.»

15. کلینی، م. (1407ق)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج4، ص693؛ طبرسی، ع. (1385ق)، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، نجف، المکتبة الحیدریة، ص205: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: ثَلَاثَةٌ مُجَالَسَتُهُمْ تُمِيتُ الْقَلْبَ: الْجُلُوسُ مَعَ الْأَنْذَالِ، وَ الْحَدِيثُ مَعَ النِّسَاءِ، وَ الْجُلُوسُ‏ مَعَ‏ الْأَغْنِيَاءِ.»

16. لیثی واسطی، ع. (1376ش)، عیون الحکم و المواعظ، قم، دارالحدیث، ص217: «ثَرْوَةُ الْمَالِ‏ تُطْغِي وَ تُرْدِي وَ تَفْنَى.»

17. نهج البلاغه، نامه3.

18. همان، نامه45، 966.

19. البقرة، 246، 247

20. البقرة، 246، 247؛ هود، 27

21. الاعراف، 60، 66؛ سبأ، 34.

22. الاعراف، 48، 75، 76؛ یونس، 75، 83؛ المؤمنون، 67؛ الدخان، 31.

23. الاعراف، 103؛ هود، 116.

24. الاعراف، 103؛ العلق، 6، 7.

25. الاعراف، 109، 127.

26. هود، 27.

27. المؤمنون، 24؛ الزخرف، 23.

28. المؤمنون، 24، 33؛ ص، 6-8.

29. نهج البلاغه، نامه45، 970.

30. ابن شبه، ا. (1410ق)، تاریخ المدینة المنورة، قم، دارالفکر، ج1، ص232و235-238؛ ابن قتیبة، ع. (1992م)، المعارف، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ص195.

31. ابن عساکر (1415ق)، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، ص120؛ مسعودی، ع. (1409ق)، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، قم، انتشارات اسلامی، ج 2، ص332و333.

32. ابن شعبه حرانی، ح. (1404ق)، تحف العقول عن آل الرسول، قم، جامعه مدرسین، ص199؛ طبرسی، ع. (1385ق)، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، نجف، المکتبة الحیدریة، ص138.

33. آمدی، ع. (1366ش)، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات، ص368: «حُبُ‏ الْمَالِ‏ يُوهِنُ الدِّينَ وَ يُفْسِدُ الْيَقِين‏.»

34. ابن عساکر (1415ق)، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، ص120.

35. ابن‌بابویه، م. (1362ش)، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ج2، ص634: «أنَّكُمْ رَكَنْتُمْ إِلَى الدُّنْيَا فَرَضِيتُمْ‏ بِالضَّيْمِ‏ وَ شَحَحْتُمْ عَلَى الْحُطَامِ وَ فَرَّطْتُمْ فِيمَا فِيهِ عِزُّكُمْ وَ سَعَادَتُكُمْ وَ قُوَّتُكُمْ عَلَى مَنْ بَغَى عَلَيْكُم‏.»

36. نهج البلاغه، حکمت142، 1159: «وَ إِنِ‏ اسْتَغْنَى‏ بَطِر.»

37. نهج البلاغه، خطبه 30، 105: «اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ.»

38. ابن‌حیون، ن. (1385ق)، دعائم الاسلام، قم، موسسه آل البیت، ج1، ص384.

39. طبرسی، ح. (1412ق)، مکارم الأخلاق، قم، الشریف الرضی، ص451؛ فیض کاشانی، م. (1406ق)، الوافی، کتابخانه امام امیرالمؤمنین، ج26، ص211: «يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَتَفَاضَلُونَ‏ بِأَحْسَابِهِمْ‏ وَ أَمْوَالِهِم.»

40. نهج البلاغه، خطبه 234، 799.

41. ابن‌حیون، ن. (1385ق)، دعائم الاسلام، قم، موسسه آل البیت، ج1، ص245: عَنْ عَلِيٍّ (ع) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى أَغْنِيَاءِ النَّاسِ فِي أَمْوَالِهِمْ قَدْرَ الَّذِي يَسَعُ‏ فُقَرَاءَهُمْ‏ فَإِنْ ضَاعَ الْفُقَرَاءُ أَوْ أُجْهِدُوا أَوْ أُعْرُوا فَبِمَا يَمْنَعُ أَغْنِيَاؤُهُمْ.

42. طبرسی، ح. (1412ق)، مکارم الأخلاق، قم، الشریف الرضی، ص449: «يَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَيَأْتِي مِنْ بَعْدِي أَقْوَامٌ يَأْكُلُونَ طَيِّبَاتِ الطَّعَام‏... يَبْنُونَ الدُّورَ وَ يُشَيِّدُونَ الْقُصُورَ وَ يُزَخْرِفُونَ الْمَسَاجِدَ لَيْسَتْ هِمَّتُهُمْ إِلَّا الدُّنْيَا عَاكِفُونَ عَلَيْهَا مُعْتَمِدُونَ فِيهَا‏...أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْأَشْرَارِ الْفِتْنَةُ مِنْهُمْ‏ وَ إِلَيْهِمْ‏ تَعُود.»

43. لیثی واسطی، ع. (1376ش)، عیون الحکم و المواعظ، قم، دارالحدیث، ص231.

44. ابن‌بابویه، م. (1362ش)، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ج1، ص164؛ کراجکی، م. (1394ق)، معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، تهران، المکتبة المرتضویة، ص31: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّمَا أَتَخَوَّفُ‏ عَلَى‏ أُمَّتِي‏ مِنْ بَعْدِي ثَلَاثَ خِصَال‏...أَوْ يَظْهَرَ فِيهِمُ الْمَالُ حَتَّى يَطْغَوْا وَ يَبْطَرُوا.»

45. نهج البلاغه، حکمت105، 1136: «وَ إِنْ أَفَادَ مَالًا أَطْغَاهُ الْغِنَى.»

46. ابن‌بابویه، م. (1362ش)، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ج1، ص164؛ قمی، ع. (1414ق)، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، اسوه، ج1، ص204.

47. طبرسی، ع. (1385ق)، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، نجف، المکتبة الحیدریة، ص205.

48. نهج البلاغه، نامه3، 21و45؛ لیثی واسطی، ع. (1376ش)، عیون الحکم و المواعظ، قم، دارالحدیث، ص217؛ آمدی، ع. (1366ش)، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات، ص368.

49. نهج البلاغه، خطبه159، ص507: «وَ لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ (صلى‏الله‏عليه‏وآله) كَافٍ لَكَ فِي الْأُسْوَةِ ...وَ فُطِمَ عَنْ رِضَاعِهَا وَ زُوِيَ عَنْ زَخَارِفِهَا.»

50. برقی، ا. (1371ق)، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج2، ص456.

51. نهج البلاغه، نامه45، 966.

52. همان.

53. همان، نامه21، 871.

54. مقریزی، ا. (1420ق)، امتاع الأسماع، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج1، ص111.

55. یعقوبی، ا. (بی‌تا)، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، ج2، ص153.

56. ابن‌حیون، ن. (1385ق)، دعائم الاسلام، قم، موسسه آل البیت، ج1، ص384؛ ابن‌شهر‌آشوب، م. (1379ق)، مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، ج2، ص111.

57. ابن‌ابی‌الحدید، ع. (1337ش)، شرح نهج‌البلاغه، قم، کتابخانه عمومی‌آیت ا... مرعشی نجفی، ، ج7، ص38و39.

58. حرعاملی، م. (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، ج25، ص385: «سَمِعْتُ عَلِيّاً ع يَقُولُ لِشُرَيْحٍ- انْظُرْ إِلَى أَهْلِ الْمَعْكِ‏وَ الْمَطْلِ وَ دَفْعِ حُقُوقِ النَّاسِ مِنْ أَهْلِ الْمَقْدُرَةِ وَ الْيَسَارِ مِمَّنْ يُدْلِي‏ بِأَمْوَالِ‏ النَّاسِ‏إِلَى الْحُكَّامِ فَخُذْ لِلنَّاسِ بِحُقُوقِهِمْ مِنْهُمْ وَ بِعْ فِيهَا الْعَقَارَ وَ الدِّيَارَ الْحَدِيثَ.»

59. نهج البلاغه، نامه53، 1019.

60. البقرة، 246-247

61. البقرة، 246-247؛ هود، 27

62. الاعراف، 60، 66؛ سبأ، 34.

63. الاعراف، 48، 75، 76؛ یونس، 75، 83؛ المؤمنون، 67؛ الدخان، 31.

64. الاعراف، 103؛ هود، 116.

65. الاعراف، 103؛ العلق، 6، 7.

66. الاعراف، 109، 127.

67. هود، 27.

68. المؤمنون، 24؛ الزخرف، 23.

69. المؤمنون، 24، 33؛ ص، 6-8.

دانلود

چاپ شده

2025-02-19

ارجاع به مقاله

آسیب شناسی اشرافی‌گری در کارگزاران حکومت دینی با تأکید بر آموزه‌های نهج البلاغه. (2025). پایگاه مقالات مرکز همایشهای مهندسی توسعه, 2(6). https://pubs.bcnf.ir/index.php/Articles/article/view/377

مقالات مشابه

##common.pagination##

همچنین برای این مقاله می‌توانید شروع جستجوی پیشرفته مقالات مشابه.